مزاحفرهنگ مترادف و متضاد۱. خوشطبعی، بذله، بذلهگویی، خوشمزگی، خوشطبعی، شوخی، لطیفه، لودگی، مسخرگی، مطایبه، هزل ۲. شوخی کردن، خوشطبعی کردن ≠ جدی
مزعهلغتنامه دهخدامزعه . [ م ُ ع َ ] (ع اِ) مِزعة. پاره ٔ گوشت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء). گوشت برکنده . گوشت پاره ای که بدان باز