مری آبادلغتنامه دهخدامری آباد. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهر نو بالا ولایت باخرز طیبات شهرستان مشهد در 90هزارگزی شمال غربی طیبات ، در دامنه ٔ معتدل واقع و دارای 235 تن سکنه ا
مهری آبادلغتنامه دهخدامهری آباد. [ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد. آب آن از قنات و محصول آن غلات و چغندر است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
مریم آبادلغتنامه دهخدامریم آباد. [ م َرْ ی َ ] (اِخ ) دهی است از بخش ابرقو شهرستان یزد؛ در 3هزارگزی جنوب راه ابرقو به فخرآباد و سریزد، در جلگه ٔ معتدل واقع و دارای 582 تن سکنه است .
مریم آبادلغتنامه دهخدامریم آباد. [ م َرْ ی َ ] (اِخ ) دهی است از بخش حومه ٔ شهرستان یزد؛ در دوهزارگزی شمال شرقی یزد، درجلگه ٔ معتدل واقع و دارای 2018 تن سکنه است . آبش ازقنات و محصول
مرغ آبادلغتنامه دهخدامرغ آباد. [ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیشخور بخش رزن شهرستان همدان در 37 هزارگزی جنوب شرقی قصبه رزن و سه هزارگزی شمال قمیشانه ، تپه ماهور با 126 تن سکنه ،
مرغ آبادلغتنامه دهخدامرغ آباد. [ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند. واقع در 30هزارگزی جنوب شرقی خوسف و 6هزارگزی شمال شرقی قیس آباد آب آن از قنات و محصو
lidدیکشنری انگلیسی به فارسیدرب، کلاهک، دریچه، سر، چفت، سر پوش، پلک چشم، کلاهک گذاشتن، دریچه گذاشتن، چفت زدن به
پرخردلغتنامه دهخداپرخرد. [ پ ُ خ ِ رَ ] (ص مرکب ) پرعقل . پرشعور. سخت عاقل و داهی . مقابل کم خرَد : بموبد چنین گفت کای پرخردمرا و ترا روز هم بگذرد. فردوسی .تو پند من ای مادر پرخر
طبقات اجتماعلغتنامه دهخداطبقات اجتماع . [ طَ ب َ ت ِ اِ ت ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مردمی که از نظر وضع اجتماعی و اقتصادی با هم متفاوتند. مقریزی در رساله ٔ اغاثةالامة بکشف الغمة طبقا
حاویلغتنامه دهخداحاوی . (اِخ ) نام کتاب معروف محمد زکریا که آنرا «الجامع الحاصر لصناعة الطب » و «حاصر صناعة الطب » و «الجامعالکبیر» و «الجامع» نیز نامند. کتاب الحاوی اعظم و اهم
مهری آبادلغتنامه دهخدامهری آباد. [ م ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین ولایت بخش فریمان شهرستان مشهد. آب آن از قنات و محصول آن غلات و چغندر است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
مریم آبادلغتنامه دهخدامریم آباد. [ م َرْ ی َ ] (اِخ ) دهی است از بخش ابرقو شهرستان یزد؛ در 3هزارگزی جنوب راه ابرقو به فخرآباد و سریزد، در جلگه ٔ معتدل واقع و دارای 582 تن سکنه است .