مرکلغتنامه دهخدامرک . [ م ُ رَک ک ] (ع ص ) أرض مرک علیها؛ زمین «رک » و باران ریزه رسیده . (منتهی الارب ).
مرکلغتنامه دهخدامرک . [ م َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رودبار بخش معلم کلایه شهرستان قزوین ، واقع در30هزارگزی غربی معلم کلایه و در منطقه ٔ کوهستانی ، با 153 تن سکنه . آب آن
مرکلغتنامه دهخدامرک . [ م َ رَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه شهرستان بیرجند، در 24هزارگزی شمال شرقی بیرجند، واقع در دامنه ٔ گرمسیر با 168 تن سکنه . آبش ازقنات ، مح
مرکلغتنامه دهخدامرک . [ م ِ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالک بخش مریوان شهرستان سنندج ،واقع در 18هزارگزی جنوب خاوری دژ شاهپور و 8هزارگزی مشرق دگاشیخان . آب آن از رودخانه و چش
مِرْکُرکُرُمگویش گنابادی در گویش گنابادی پوویدون آیوداین (POVIDONE IODINE) یا همان بتادین (BETADINE) را گویند.
بنت کرملغتنامه دهخدابنت کرم . [ ب ِ ت ُ ک َ ] (ع اِ مرکب ) رجوع به بنت الکرم شود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
بنت الکرملغتنامه دهخدابنت الکرم . [ ب ِ تُل ْ ک َ ] (ع اِ مرکب ) شراب انگوری . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). بنت العنب . شراب .بنت العنقود. رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 224 شود.
تکرملغتنامه دهخداتکرم . [ ت َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان شفت است که در بخش مرکزی شهرستان فومن واقع است و 500 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
گُن آبادگویش گنابادی مرکز شهرستان گناباد واقع در استان خراسان رضوی است.گناباد یعنی سرزمین خورشید (گون : خورشید)(آباد : آبادی ، سرزمین)