مروریهلغتنامه دهخدامروریه . [ م َرْ وَ ی َ ] (اِ) نوعی از کاسنی صحرایی باشد. و بعضی گویند نوعی از کاهوی تلخ است . (برهان ) (آنندراج ). خس بری . خندریلی . یقضید است و آن نوعی از هن
مراریةلغتنامه دهخدامراریة. [ م َ ری ی َ ] (ع ص نسبی ) اخلاط مراریة. (از یادداشت مؤلف ). مراری . صفرائی . منسوب به مرارة. رجوع به مرارة و مراره شود.
مرمریةلغتنامه دهخدامرمریة. [ م َ م َ ی َ ] (اِخ ) (اقلیم ...) ناحیتی به اسپانیا. (از الحلل السندسیة ج 1 ص 40 و 80).
مروراةلغتنامه دهخدامروراة. [ م َ رَ ] (ع اِ) بیابان و زمین که چیزی نرویاند. ج ، مَرَوری ̍، مَرَوْریات . و مَراری . (منتهی الارب ).
مراریةلغتنامه دهخدامراریة. [ م َ ری ی َ ] (ع ص نسبی ) اخلاط مراریة. (از یادداشت مؤلف ). مراری . صفرائی . منسوب به مرارة. رجوع به مرارة و مراره شود.
مرمریةلغتنامه دهخدامرمریة. [ م َ م َ ی َ ] (اِخ ) (اقلیم ...) ناحیتی به اسپانیا. (از الحلل السندسیة ج 1 ص 40 و 80).
مروراةلغتنامه دهخدامروراة. [ م َ رَ ] (ع اِ) بیابان و زمین که چیزی نرویاند. ج ، مَرَوری ̍، مَرَوْریات . و مَراری . (منتهی الارب ).