مروراةلغتنامه دهخدامروراة. [ م َ رَ ] (ع اِ) بیابان و زمین که چیزی نرویاند. ج ، مَرَوری ̍، مَرَوْریات . و مَراری . (منتهی الارب ).
علی مرورالایاملغتنامه دهخداعلی مرورالایام . [ ع َ لا م ُ رِل ْ اَی ْ یا ] (ع ق مرکب ) بر گذشت روزها. به مرور ایام . روزبه روز. به گذشت روزگار. به تصاریف ایام . با گذشت روزگاران : امداد اق
مرواریدفرهنگ انتشارات معین(مُ) [ په . ] (اِ.) گوهری است سفید و درخشان که درون صدف مروارید به وجود می آید و در جواهرسازی مصرف می شود. به رنگ سیاه و زرد نیز یافت می شود و نوع سفید آن مرغوب
مرواریدگویش اصفهانی تکیه ای: murvâri طاری: morvori طامه ای: morvârid طرقی: morvori کشه ای: morvâri نطنزی: morvârid
مروراةلغتنامه دهخدامروراة. [ م َ رَ ] (ع اِ) بیابان و زمین که چیزی نرویاند. ج ، مَرَوری ̍، مَرَوْریات . و مَراری . (منتهی الارب ).
علی مرورالایاملغتنامه دهخداعلی مرورالایام . [ ع َ لا م ُ رِل ْ اَی ْ یا ] (ع ق مرکب ) بر گذشت روزها. به مرور ایام . روزبه روز. به گذشت روزگار. به تصاریف ایام . با گذشت روزگاران : امداد اق
پیوستگیلغتنامه دهخداپیوستگی . [ پ َ / پ ِ وَ ت َ / ت ِ ] (حامص ) حالت و چگونگی پیوسته . شحشح . مقابل گشادگی . مقابل جدائی و بین . مقابل گسستگی و انفصال : و کیفیت هر اندامی و گردانی