مرقشیشالغتنامه دهخدامرقشیشا. [ م َق َ ] (اِ) اصل کلمه آرامی است و آن کیفا مقشیثا باشد یعنی سنگ سخت . (یادداشت مرحوم دهخدا). جوهری باشد که در داروهای چشم بکار برند و آن را اقسام باشد: ذهبی و فضی و نحاسی و حدیدی و شبهی ، و بهترین آن ذهبی است و آن را به عربی حجرالنور خوانند. (برهان ). اسم یونانی سن
مرقشیشافرهنگ فارسی عمیدپیریت سفید که در قدیم به عنوان دارو در معالجۀ درد چشم کاربرد داشته است؛ سولفور طبیعی آهن.
حجرالمرقشیشالغتنامه دهخداحجرالمرقشیشا. [ ح َج َ رُل ْ م َ ق َ ] (ع اِ مرکب ) مارقشیشا. سنگ روشنائی . دمشقی گوید: و هو انواع سبعة مقسومة علی المعادن السبعة واجودها الذهبیة ثم الفضیة ثم النحاسیة و اردأها اما الحدیدیة او الزیبقیة و من معادن الفضیة معدن بقریة یعفور من قری دمشق و بأرض حدت من جبل لبنان و