مرغزارلغتنامه دهخدامرغزار. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باغان بخش شیروان شهرستان قوچان ، در 18هزارگزی شمال غربی شیروان و 5 هزارگزی راه قوچان به شیروان ، با 192 سکنه . آبش از ق
مرغزارلغتنامه دهخدامرغزار. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جعفرآباد فاروج بخش حومه ٔ شهرستان قوچان . واقع در 30هزارگزی شمال غربی قوچان و یک هزارگزی شمال قوچان به شیروان ، با 652
مرغزارلغتنامه دهخدامرغزار. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان زاوه بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه ، در 45هزارگزی شمال شرقی تربت حیدریه و 6هزارگزی شرقی راه تربت به باخرز، واقع و دارا
مرغزارلغتنامه دهخدامرغزار. [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاریزنو بالا جام بخش تربت جام شهرستان مشهد. واقع در 32هزارگزی شمال باختری تربت جام و 5هزارگزی باختر راه عمومی تربت جام
مرغزار شیدانلغتنامه دهخدامرغزار شیدان . [ م َ زا رِ ] (اِخ ) نام چمنی است معمور و آبادان در فارس و گفته اند بهشت دنیا چهار است غوطه ٔ دمشق و سغد سمرقند و شعب بوان و نهرابله ، ولی صاحب ت
مرغزار بلندtallgrass prairie, longgrass prairieواژههای مصوب فرهنگستانمرغزاری با بارش سالانۀ بیش از 500 میلیمتر که دارای خاک رُسبنیان و علفهای بلند است
مرغزار تپهایhill prairieواژههای مصوب فرهنگستانمرغزار خشکی در مکانهای کاملاً زهکشیشده و در بالای تپهها و پشتهها و شیبهای تند
مرغزار خشکdry prairieواژههای مصوب فرهنگستانمرغزاری در شیبها و بلندیهای زهکشیشده که غالباً مجاور مرغزار معتدل است
مرغزار شیدانلغتنامه دهخدامرغزار شیدان . [ م َ زا رِ ] (اِخ ) نام چمنی است معمور و آبادان در فارس و گفته اند بهشت دنیا چهار است غوطه ٔ دمشق و سغد سمرقند و شعب بوان و نهرابله ، ولی صاحب ت
مرغزار تپهایhill prairieواژههای مصوب فرهنگستانمرغزار خشکی در مکانهای کاملاً زهکشیشده و در بالای تپهها و پشتهها و شیبهای تند
مرغزار خشکdry prairieواژههای مصوب فرهنگستانمرغزاری در شیبها و بلندیهای زهکشیشده که غالباً مجاور مرغزار معتدل است
مرغزارانلغتنامه دهخدامرغزاران . [ م َ ] (اِ مرکب ) مرغزار. (یادداشت مرحوم دهخدا) : تو بردار زین و لگام سیاه برو سوی آن مرغزاران پگاه . فردوسی .جهانجوی بندی تنها برفت بدان مرغزاران ش