مرغابیلغتنامه دهخدامرغابی . [ م ُ ] (اِ مرکب ) مرغ آبی . بط. (ناظم الاطباء) (آنندراج ). اسم فارسی اِوَزّ است . (مخزن الادویه ) اوز. اوزة. وز. وزین . اردک . حصانة. (دهار). نوعی از
مرغابیفرهنگ انتشارات معین(مُ) (اِ.) 1 - تیره ای از پرندگان راستة غازسانان . 2 - پرندة مهاجر از همین تیره که گونه های متفاوت دارد. 3 - اردک .
مرغ آبیلغتنامه دهخدامرغ آبی . [ م ُ غ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) هر مرغی که در آب زندگی می کند. (ناظم الاطباء). ابن الماء. (دهار) : مرغ آبی به سرای اندر چون نای سرای باژگونه به ده