شیپاکلغتنامه دهخداشیپاک . (اِخ ) مردوک بابلی . نام یکی از خدایان بابلی که کاسی ها هنگام هجوم ببابل آنرا بکار می برده اند و اصلاً ریشه ٔ قفقازی دارد. (از تاریخ کرد رشید یاسمی ص 38
اسیدالغتنامه دهخدااسیدا. [ اِ ] (اِخ ) در بابلی بمعنی خانه ٔ ابدی نَبو پسر مَردوک . وآن از معابد بابل بود که کوروش دستور داد آنرا تزیین کنند. (ایران باستان پیرنیا ص 391).
باب ایللغتنامه دهخداباب ایل . [ ب ِ ] (اِخ ): بورسیپا شهری بود که رب النوع نبو در آن دارای پرستشگاه بود، بعدها در نزدیکی همین شهر، مردوک خداوند بزرگ بابلیها پرستیده شدو بعد در همان
نبولغتنامه دهخدانبو. [ ن َ ] (اِخ ) نام یکی ازخدایان بابل است . به عقیده ٔ بابلیان ، مردوک ، پسر خدای آسمان و قائم مقام او را پسری بود بنام نبو [ یعنی : خبردهنده ٔ از مغیبات ]
یهویاقملغتنامه دهخدایهویاقم . [ ] (اِخ ) رئیس قوم یهود که بختنصر با قومش وی را اسیر کرد و به بابل آورد و بعد به وسیله ٔ آمل مردوک پادشاه بابل (560-552 ق .م .) آزاد شد. (از کرد و پی