مرداویلغتنامه دهخدامرداوی . [ م َ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن عبدالولی بن جباره نصری مرداوی صالحی ملقب به شهاب الدین و مشهور به ابن جبارة (647 تا 728 هَ . ق .) نحوی حنبلی است به مصر تع
مرداویلغتنامه دهخدامرداوی . [ م َ ] (اِخ ) محمدبن عبدالقوی بن بدران المرداوی المقدسی مکنی به ابوعبداﷲ و ملقب به شمس الدین فقیه حنبلی است در مردا (ازقرای نابلس ) به دنیا آمد و به د
مرداویلغتنامه دهخدامرداوی . [ م َ ] (اِخ ) یوسف بن محمدالتقی ، عبداﷲبن محمدبن محمود مکنی به ابوالمحاسن و ملقب به جمال الدین مرداوی قاضی از فقهاء حنبلیان از مردم دمشق بود. و بدانجا
مرداویلغتنامه دهخدامرداوی . [ م َ] (اِخ ) علی بن سلیمان بن احمد المرداوی دمشقی فقیه حنبلی . از علما است در مردا (نزدیک نابلس ) متولد شد ودر بزرگسالی به دمشق منتقل گشت (817 تا 885
مرداویجلغتنامه دهخدامرداویج . [ م َ ] (اِخ ) ابن زیار مکنی به ابوالحجاج مؤسس سلسله ٔ امیران زیاری (آل زیار) است که از 316 تا حدود 435 هَ . ق . در ایران شمالی و مرکزی و جنوبی امارت
علاءالدین مرداویلغتنامه دهخداعلاءالدین مرداوی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ م َ ] (اِخ )علی بن سلیمان بن احمدبن محمد. رجوع به علی ... شود.
علی مرداویلغتنامه دهخداعلی مرداوی . [ ع َ ی ِ م َ ] (اِخ )ابن سلیمان بن احمدبن محمد سعدی صالحی حنبلی مرداوی .مکنی به ابوالحسن و ملقب به علاءالدین . فقیه و محدث و اصولی بود و در سال 81
مرداویجلغتنامه دهخدامرداویج . [ م َ ] (اِخ ) ابن زیار مکنی به ابوالحجاج مؤسس سلسله ٔ امیران زیاری (آل زیار) است که از 316 تا حدود 435 هَ . ق . در ایران شمالی و مرکزی و جنوبی امارت
علاءالدین مرداویلغتنامه دهخداعلاءالدین مرداوی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ م َ ] (اِخ )علی بن سلیمان بن احمدبن محمد. رجوع به علی ... شود.
علی مرداویلغتنامه دهخداعلی مرداوی . [ ع َ ی ِ م َ ] (اِخ )ابن سلیمان بن احمدبن محمد سعدی صالحی حنبلی مرداوی .مکنی به ابوالحسن و ملقب به علاءالدین . فقیه و محدث و اصولی بود و در سال 81