مرتضیلغتنامه دهخدامرتضی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) کسی که برمی گزیند و اختیار میکند و پسند می کند. (ناظم الاطباء). نعت فاعلی از ارتضاء. رجوع به ارتضاء شود. || راضی . خشنود. (ناظم الاطب
مرتضیلغتنامه دهخدامرتضی . [ م ُ ت َ ضا ] (اِخ ) لقب علی بن ابی طالب است علیه السلام : خاصه تر این گروه کز دل پاک شیعت مرتضای کرارند. ناصرخسرو.زبده ٔ دور عالمی زان چو نبی و مرتضی
مرتضیلغتنامه دهخدامرتضی . [ م ُ ت َ ضا ] (ع ص ) پسندیده . (غیاث اللغات ، از منتخب اللغات و کنزاللغة) (مهذب الاسماء) (زمخشری ). گزیده . مختار. اِرتضاه ُ؛ اختاره . (از متن اللغة).
مرتضیلغتنامه دهخدامرتضی . [ م ُ ت َ ضی ی ] (ص نسبی ) منسوب به مرتضی . (ناظم الاطباء). رجوع به مرتضوی شود.
مرتزیلغتنامه دهخدامرتزی .[ م ُ ت َ ] (ع ص ) کم گردیده . نقصان پذیرفته . (آنندراج ). نعت فاعلی است از ارتزاء. رجوع به ارتزاء شود.
مرتضی آبادلغتنامه دهخدامرتضی آباد. [ م ُ ت َ ضا ] (اِخ ) دهی است ازدهستان حومه ٔ غربی شهرستان رفسنجان در 16هزارگزی غرب رفسنجان و 8 هزارگزی راه رفسنجان به یزد، در جلگه سردسیری واقع و د
مرتضی آبادلغتنامه دهخدامرتضی آباد.[ م ُ ت َ ضا ] (اِخ ) دهی است از دهستان در بقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور در یکهزار گزی شمال نیشابور،در جلگه معتدل هوائی واقع و دارای 661 تن سکنه ا
مرتضی گردلغتنامه دهخدامرتضی گرد. [ م ُ ت َ ضا گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان غار بخش ری شهرستان تهران . در 8هزارگزی غرب شهر ری و 3 هزارگزی جنوب راه تهران به رباط کریم و در جلگه معتدل
مرتضیعلیفرهنگ نامها(تلفظ: mortazā ali) (عربی) ترکیبی از لقب و نامِ امیرالمؤمنین علی (ع) ، ← مرتضی و علی .
گربه ٔ مرتضی علیلغتنامه دهخداگربه ٔ مرتضی علی . [گ ُ ب َ / ب ِ ی ِ م ُ ت ِ ضا ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از ابن الوقت . کسی که نان به نرخ روز خورد.
مرتضی آبادلغتنامه دهخدامرتضی آباد. [ م ُ ت َ ضا ] (اِخ ) دهی است ازدهستان حومه ٔ غربی شهرستان رفسنجان در 16هزارگزی غرب رفسنجان و 8 هزارگزی راه رفسنجان به یزد، در جلگه سردسیری واقع و د
مرتضی آبادلغتنامه دهخدامرتضی آباد.[ م ُ ت َ ضا ] (اِخ ) دهی است از دهستان در بقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور در یکهزار گزی شمال نیشابور،در جلگه معتدل هوائی واقع و دارای 661 تن سکنه ا
مرتضی گردلغتنامه دهخدامرتضی گرد. [ م ُ ت َ ضا گ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان غار بخش ری شهرستان تهران . در 8هزارگزی غرب شهر ری و 3 هزارگزی جنوب راه تهران به رباط کریم و در جلگه معتدل
مرتضیعلیفرهنگ نامها(تلفظ: mortazā ali) (عربی) ترکیبی از لقب و نامِ امیرالمؤمنین علی (ع) ، ← مرتضی و علی .