مرتدفرهنگ مترادف و متضاد۱. ازدینبرگشته، بیدین، رافض، ترک مسلمانی کرده ۲. زندیق، کافر، مشرک، ملحد ≠ مومن
مرتدیلغتنامه دهخدامرتدی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) رداپوشیده . (ناظم الاطباء). چادر برافکنده . (آنندراج ). عبا یا چادر پوشیده .نعت فاعلی است از ارتداء : به رداء کفر مرتدی شده و مرتد گش