لغتنامه دهخدا
مربد. [ م ِ ب َ ] (ع اِ) جای بازداشت شتران و غیر آن . (منتهی الارب ). جای شتر. (دستور الاخوان ). جای نشانیدن شتر. (غیاث اللغات ). محبس شتران . یا چوب یا تنه ٔ درختی که در پیش گذارند جلوگیری خروج اشتران را. ج ، مرابد. (از متن اللغة). || جائی که خرما درآن خشک کنند. (غیاث اللغات