مراهقةلغتنامه دهخدامراهقة. [ م ُ هَِ ق َ ] (ع ص ) دختربچه ٔ نزدیک به حد بلوغ . تأنیث مراهق است . رجوع به مراهقة و مراهق و نیز رجوع به متن اللغة شود.
مراهقةلغتنامه دهخدامراهقة. [م ُ هََ ق َ ] (ع مص ) نزدیک رسیدن کودک به بلوغ . (منتهی الارب ). به نزدیک بلوغ رسیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). به احتلام نزدیک شدن پسربچه . (از
مراهقدیکشنری عربی به فارسینوجوان , بالغ , جوان , رشيد , اسيب , غصه , رنج , درد , اندوه , خشم , تنفر , سنين 31 الي 91سالگي , نوجوان (از ده تا 91 ساله)