مراسلاتلغتنامه دهخدامراسلات . [ م ُ س َ / س ِ ] (ع اِ) مکتوبها که به مساویان نویسند. (غیاث اللغات ). مکتوبهائی که از طرفین به یکدیگر نوشته شود و پیغام های به یکدیگر و نوشتجات که به
مراسلتلغتنامه دهخدامراسلت . [ م ُ س َ / س ِ ل َ ] (ازع اِمص ) مراسلة. پیغام فرستادن . نامه فرستادن . رجوع به مراسلة شود : گفتند امیر جز از امروز ما را دیده است هرگز، گفت ندیدم ، گ
کیسۀ نشاندارcrossed bagواژههای مصوب فرهنگستانکیسۀ سیاسی حاوی مراسلات طبقهبندیشده که نیاز به حفاظت خاص دارد
دفترکپیهواژهنامه آزاددفتری است که تاجر باید کلیۀ مراسلات (نامه نگاری ها) و مخابرات (مجموعۀ پیام ها و خبرهای راه دور) و صورت حساب های خود را به ترتیب تاریخ در آن ثبت کند.
بدوحفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهدر باور قدما، فرشتۀ موکل بر نامهها و مراسلات. Δ سابقاً بالای نامهها مینوشتند «یا بدوح».
پیک ویژهcasual courierواژههای مصوب فرهنگستانمأمور سیاسی وزارت خارجۀ یک دولت که دارای گذرنامۀ سیاسی و حامل مراسلات طبقهبندیشدۀ آن دولت است