مرادآباد میقانلغتنامه دهخدامرادآباد میقان . [ م ُ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فراهان پایین بخش فرمهین شهرستان اراک ، در 30هزارگزی جنوب فرمهین و 18هزارگزی راه اراک ، در دشت سردسیری واقع
مرادآبادلغتنامه دهخدامرادآباد. [ م ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش دره شهر شهرستان ایلام . در 21هزارگزی جنوب شرقی دره شهر و 2هزارگزی راه دره شهر به مازین ، در منطقه ٔ کوهستانی گرمسیری واق
مرادآبادلغتنامه دهخدامرادآباد. [ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالا شهرستان نهاوند. در 4هزارگزی جنوب شهر نهاوند و 2هزارگزی غرب راه نهاوند به ملایر و بروجرد، در جلگه ٔ سردسیری واقع
مرادآبادلغتنامه دهخدامرادآباد. [ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خامنه ٔ بخش شبستر شهرستان تبریز، در 9هزارگزی جنوب غربی شبستر و 5هزارگزی راه صوفیان به سلماس ، درجلگه واقع و دارای 742
مرادآبادلغتنامه دهخدامرادآباد. [ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دامنکوه بخش حومه ٔ شهرستان دامغان ، در 42هزارگزی شرق دامغان و 2هزارگزی راه دامغان به شاهرود، در جلگه ٔ معتدل هوائی وا
مرادآبادلغتنامه دهخدامرادآباد. [ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رومشکان بخش طرهان شهرستان خرم آباد. در 42هزارگزی جنوب غربی کوهدشت و 2هزارگزی جنوب غربی راه خرم آباد به کوهدشت ، در جل
خواجهلغتنامه دهخداخواجه . [ خوا / خا ج َ / ج ِ] (اِخ ) بلوک کوچکی است در جانب جنوب شیراز. درازی آن از مرادآباد تا دارنجان از چهارفرسنگ بیشتر. پهنای آن از موک تا قریه ٔ سیریزکان چ
گزلغتنامه دهخداگز. [ گ َ ] (اِ) درختی باشد که بیشتر در کنارهای آب و رودخانه روید و آن را به عربی طرفا خوانند و بارش که ثمرةالطرفا باشد امراض چشم و زهر رتیلا را نافع است . (بره
یلجانلغتنامه دهخدایلجان . [ ] (اِخ ) از دهات خوار میان محمدآباد و چهارقشلاق . رجوع به نقشه ٔ جغرافیای سیاسی کیهان ص 355 شود.
میرقلعهلغتنامه دهخدامیرقلعه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لطف آباد بخش لطف آباد شهرستان دره گز، واقع در 6هزارگزی جنوب باختری لطف آباد با 363 تن سکنه . آب آن از قنات و راه
پل چلیکلغتنامه دهخداپل چلیک . [ پ ُ ل ِ چ ِ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه دوراهی حرمک به زابل میان پل محمدآباد و نهر آب . در 110750گزی دوراهی حرمک .