مراجعتلغتنامه دهخدامراجعت . [ م ُج َ / ج ِ ع َ ] (از ع اِمص ) مراجعه . مراجعة. بازگشتن .(از غیاث اللغات ). بازآمدن : علاجی در وهم نیامد که موجب صحت اصلی تواند بود و بدان از یک علت مثلاً ایمنی کلی حاصل تواند آمد چنانکه طریق مراجعت آن بسته
مرازادلغتنامه دهخدامرازاد. [ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان علمدار گرگر بخش جلفا شهرستان مرند، در 5هزارگزی شمال مرند و 17هزارگزی راه جلفا به تبریز، در منطقه ٔ کوهستانی معتدل واقع و دارای 582 تن