مذمتفرهنگ مترادف و متضاد۱. بدگویی، توبیخ، خردهگیری، زشتیاد، سرزنش، غیبت، نکوهش ≠ محمدت، ستایش ۲. بدگفتن، نکوهش کردن، سرزنش کردن ≠ ستایش کردن
مذمتلغتنامه دهخدامذمت . [م َ ذَم ْ م َ ] (از ع اِمص ) ذم . مذمة. نکوهش کردن . نکوهیدن . بد گفتن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به مذمة شود. || (اِمص ) نکوهش . بدگوئی . مقابل محمدت .-
در مذمت شخصی سخن گفتنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات سخن گفتن، هجو کردن، تخطئه کردن، توصیه نکردن، غیبت کردن، تاختن، محکومکردن، انتقاد کردن، لعنت کردن، نفرین کردن، بدگویی کردن نالیدن، ازکسی (چیزی) ن
تقبیحفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات مذمت، هجو، گِله، شِکوه، گلایه، نارضایتی، عدم تصویب، عدم رضایت، بهانهگیری، بدگویی ردّ، مردود کردن، نفرین ناله، نالهو نفرین، گله و دشنام افترا، گ
زَّاجِرَاتِفرهنگ واژگان قرآنبازدارندگان (اسم فاعل از "زجر"يعني کسي را با تهديد به مذمت و يا کتک ، از کاري و يا راهي منصرف کني . )