مذاکرتلغتنامه دهخدامذاکرت . [ م ُ ک َ / ک ِ رَ ] (از ع اِمص ) مذاکره . (ناظم الاطباء). مذاکرة. رجوع به مذاکره شود.
مذاکراتلغتنامه دهخدامذاکرات . [ م ُ ک َ / ک ِ ] (ع اِ) ج ِ مذاکره ، به معنی گفتگوها. رجوع به مذاکره شود : من بنده را بر مجالست و دیدار و مذاکرات و گفتار ایشان الفی تازه گشته بود. (کلیله و دمنه ). علم بی مذاکرات ... پایدار نباشد. (کلیله و
ملابستلغتنامه دهخداملابست . [م ُ ب َ / ب ِ س َ ] (از ع ، مص ) ملابسة. رجوع به ملابسة شود. || با همدیگر مشابهت داشتن . (غیاث ).- ادنی ملابست ؛ کوچکترین مناسبت و ارتباط و مشابهت .|| مزاوله . معالجه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). م