مدیوملغتنامه دهخدامدیوم . [ م ِ ی ُ ] (فرانسوی ، اِ) واسطه . || کسی که واسطه ٔ احضار ارواح شود. (از فرهنگ فارسی معین ).
کاردکلغتنامه دهخداکاردک . [ دِ ] (اِخ ) هیپولیت ریوای مشهور به آلن نویسنده ٔ فرانسوی متولد در لیون (1804 - 1869 م .). مؤلف «کتاب ارواح » و «کتاب مدیوم ها» .
متوسطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت توسط، میانی، میانه، اوسط، وسطی، مرکزی بینابین، حدوسط، مدیوم، معتدل، معمولی، ملایم، بینبین عادی، نرمال میانهحال بیطرف متوسطالقامه
محیطفرهنگ فارسی طیفیمقوله: بُعد ، پیرامون، دور، دوروبر، گرداگرد، طولوعرض، محدوده، طرف، مجاورت جو، متن حاشیه، کناره، لبه، دور، گرد، اطراف، اکناف، اطرافواکناف، حدود، محیط بیرونی، ح
میانجیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ترک، واسطه، حَکَم، داور، عاقد، دلال، دلالمحبت، دلاله، محلل، کارچاقکن، مدیوم، رابط عالم غیب، پایمرد تعدیل کننده