مدیریت پروژهproject managementواژههای مصوب فرهنگستانبرنامهریزی و سازماندهی و تخصیص منابع و اجرا و پایش تمام جوانب یک پروژه برای دستیابی به اهداف آن
مدیریتلغتنامه دهخدامدیریت . [ م ُ ری ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) مدیر بودن . مدیری : مدیریت کل ، مدیریت عامل ، مدیریت دبستان . رجوع به مدیری و مدیر شود.
مضرتلغتنامه دهخدامضرت . [ م َ ض َرْ رَ ] (ع اِ) زیان و ضرر و گزند و نقصان و خسارت و آسیب و آزار و اذیت و زحمت . (ناظم الاطباء) : و مضرت دانه ٔ وی آن است که اندکی صداع آورد. (الابنیة عن حقایق الادویه ص 14). وی (یعنی افسنتین ) کُلی ̍ را
مضرطلغتنامه دهخدامضرط. [ م َ رِ ] (ع اِ) اِست . کون . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : فمضرط الموسر عرنینه و معطس المفلس مفساه .؟ (از مرزبان نامه ص 181).
مضرطلغتنامه دهخدامضرط. [ م ُ ض َرْ رِ / م ُ رِ ] (ع ص ) آنکه کسی را بگوزاند و کاری کند که وی تیز دهد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || آنکه برای مضحکه از دهان بانگ تیز برآورد. (ناظم الاطباء) (ازمنتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آنکه به ده
برنامۀ مدیریت پروژهproject management planواژههای مصوب فرهنگستانسندی مصوب که چگونگی اجرا و پایش و واپایی پروژه را مشخص میکند
سامانۀ مدیریت پروژهproject management systemواژههای مصوب فرهنگستانفرایندها و ابزارها و روشها و منابع و دستورالعملهایی که در مدیریت پروژه به کار میرود
نرمافزار مدیریت پروژهproject management softwareواژههای مصوب فرهنگستاننرمافزاری تخصصی که برای کمک به گروه مدیریت پروژه به کار میرود
واحد مدیریت پروژهproject management office, PMOواژههای مصوب فرهنگستانواحد سازمانی مسئول هماهنگی امور مدیریتی پروژه
پیکرۀ دانش مدیریت پروژهproject management body of knowledge, PMBOKواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ دانش مربوط به حوزۀ مدیریت پروژه، اعم از دانش افراد و روشهای متعارف و نوآورانه
پیشبَر 1expeditor/ expediterواژههای مصوب فرهنگستانشخصی که در فرایندهای مختلف مدیریت پروژه نقش تسهیلکننده دارد
ساختار ریزِ محصولproduct breakdown structureواژههای مصوب فرهنگستانفهرست اجزای محصول پروژه در ساختاری سلسلهمراتبی برای تسهیل واپایش و مدیریت پروژه اختـ . سارَم1 PBS
مدلسازی اطلاعات ساختbuilding information modelingواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی هوشمند و مدلمحور که نمایی را برای کمک به برنامهریزی و طراحی و ساخت و مدیریت پروژه فراهم میکند اختـ . ماسا 2 BIM 2
مدیریت تدارک پروژهproject procurement management, procurement managementواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از مدیریت پروژه، شامل برنامهریزی تدارک و اعلام درخواست و انتخاب منبع و اداره و پایانبَری پیمان، بهمنظور تأمین کالا یا خدمات موردنیاز
ضوابط پذیرشacceptance criteriaواژههای مصوب فرهنگستان[مدیریت پروژه] معیارهایی که بایدپیش از پذیرش تحویلیهای پروژه رعایت شود [مهندسی مخابرات] معیاری که باید در سامانه یا اجزای آن رعایت شده باشد تا کاربر یا مشتری یا سایر هستارهای مجاز آن را بپذیرند
مدیریتلغتنامه دهخدامدیریت . [ م ُ ری ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) مدیر بودن . مدیری : مدیریت کل ، مدیریت عامل ، مدیریت دبستان . رجوع به مدیری و مدیر شود.
مدیریتدیکشنری فارسی به انگلیسیadministration, conduct, direction, directorship, management, managing, supervision
مدیریتفرهنگ فارسی معین(مُ یَّ) [ ع . ] 1 - (مص جع .) مدیر بودن ، مدیری . 2 - علم و هنر متشکل کردن ، همآهنگ کردن .
مدیریتلغتنامه دهخدامدیریت . [ م ُ ری ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) مدیر بودن . مدیری : مدیریت کل ، مدیریت عامل ، مدیریت دبستان . رجوع به مدیری و مدیر شود.
جنگل تحت مدیریتmanaged forestواژههای مصوب فرهنگستانجنگلی که در چارچوب طرح جنگلداری، روشهای خاص جنگلشناسی و پرورشی در آن اعمال میشود
جنگل فاقد مدیریتnon-managed forestواژههای مصوب فرهنگستانجنگلِ فاقد طرح جنگلداری که در ایران دولت از آن حفاظت میکند