مدرسلغتنامه دهخدامدرس . [ م َ رَ ] (اِخ ) از ایالات جنوبی هندوستان است . مرکز آن بندری است به همین نام با قریب دو میلیون نفر جمعیت . جمعیت ایالت مدرس بیش از 43 میلیون نفر است .
ملاخسرولغتنامه دهخداملاخسرو. [ م ُل ْ لا خ ُ رُو ] (اِخ ) محمدبن فرامرز مشهور به مولی یا ملاخسرو از علمای قرن دهم آسیای صغیر است . وی معاصر سلطان محمد عثمانی و مدرس شهر ادرنه و مدر
تجمللغتنامه دهخداتجمل . [ ت َ ج َم ْ م ُ ] (اِخ ) حکیم سیدعظیم الدین حسین . از مردم لکهنوست ، فکرش بلند و طبعش نیکو. از وطن مألوف رخت به شهر مدرس کشید و در آنجا به کسب علوم از
ابن واصللغتنامه دهخداابن واصل . [ اِ ن ُ ص ِ ] (اِخ ) جمال الدین ابوعبداﷲ محمدبن سالم . مورخ . مولد او به سال 604 هَ . ق . وی در اول در شهر حماه مدرس بود و سپس او رابه سال 659 بقاهر
مدرسلغتنامه دهخدامدرس . [ م ُ دَرْ رِ ] (اِخ ) حسن (سید ...) بن سید اسماعیل بن میر عبدالباقی ، اصفهانی قمشه ای . از سادات طباطبائی و از علمای امامیه و از رجال سیاست این قرن است
کالی کوتلغتنامه دهخداکالی کوت . (اِخ ) شهر و بندری است در مدرس هند که در خلیج اومان واقع است ، امروزه کوزیکود گویند و 126000 تن سکنه دارد. نام این شهر بر روی پارچه های پنبه ای گذاشت