حقل دماًلغتنامه دهخداحقل دماً. [ ؟ مَن ْ ] (اِخ ) (مزرعه خون ) (1ع 1:19). و آن مزرعه ٔ کوزه گر بود که رؤسای کهنه ازبهای خون خداوند ما عیسی مسیح که یهودا بدیشان پس داد برای مدفن غری
اسیریلغتنامه دهخدااسیری . [ اَ ] (اِخ ) یکی از شعرای عثمانی است . وی اصلاً از اهالی آناطولی بوده ، در مدارس عصر علوم رسمی بدست آورده و مدتی در قضاها سکونت گزیده ، بعداً به اسارت
طباطبالغتنامه دهخداطباطبا. [ طَطَ ] (اِخ ) (بنی ...) دولت کوچکی است که در زمان خلفای عباسی در کوفه پدید آمده و در همین شهر و یمن قریب به 150 سال حکمرانی کرده است و مؤسس این سلاله
ارمناکلغتنامه دهخداارمناک . [ ] (اِخ ) قصبه ای است در سنجاق ایچ ایل از ولایت آتنه و مرکز قضا میباشد و در 125 هزارگزی شمال غربی مرکز لوای مسمی به سکفله ، و در جهت چپ یعنی شمال نهر
چیپاللغتنامه دهخداچیپال . (اِخ ) نام پادشاه لاهور بوده است . (برهان ). پادش-اه و رأی لاهور معاصر سلطان محمود غزنوی . (از آنندراج ) (از انجمن آرا). درسنسکریت جیپال است . وی پادشا