مدت انتظار واشدgap expectancyواژههای مصوب فرهنگستانمدتزمان وقوع یک واشد در یک مسیر متـ . انتظار واشد
الانتظار اشد من الموتلغتنامه دهخداالانتظار اشد من الموت . [ اَ اِ ت ِ رُ اَ ش َدْ دُ م ِ نَل ْ م َ ] (ع جمله ٔ اسمیه ) [ رنج ] بیوسیدن سخت تر از مرگ است . این جمله را در موردی گویند که کسی انتظا
راهلغتنامه دهخداراه . (اِ) طریق . (آنندراج ) (انجمن آرا) (رشیدی ) (دهار) (سروری ). بعربی صراط و طریق گویند. (برهان ). سبیل . (دهار) (ترجمان القرآن ). صراط. (منتهی الارب ) (ترجم
اردشیر اوللغتنامه دهخدااردشیر اول . [ اَ دَ / دِ رِ اَوْ وَ ] (اِخ ) هخامنشی . نام این شاه را چنین نوشته اند: در کتیبه های شاهان هخامنشی - اَرت َ خْشَثْرَ ، در نسخه ٔ بابلی کتیبه ها -
اسپنسرلغتنامه دهخدااسپنسر. [ اِ پ ِ س ِ ] (اِخ ) هربرت . وی در قرن نوزدهم بزرگترین فیلسوف انگلیسی بشمار است . مولد او بسال 1820 م . پدر وجدّ وی معلم کتاب بودند. خود او هنگام تعلم
امیرکبیرلغتنامه دهخداامیرکبیر. [ اَ ک َ ] (اِخ ) میرزاتقی خان ، پسر محمدباقر فراهانی ، ملقب به اتابک اعظم و امیر نظام و امیرکبیر. بزرگترین رجل سیاسی دو قرن اخیر ایران و از بزرگترین