مدت انتظار واشدgap expectancyواژههای مصوب فرهنگستانمدتزمان وقوع یک واشد در یک مسیر متـ . انتظار واشد
مُدَّتْفرهنگ واژگان قرآنگسترده شود - کشیده شود(درعبارت "و اذا الأرض مدت " ظاهرا منظور از کشيده شدن زمين گشاد شدن آن است )
مدتفرهنگ مترادف و متضاد۱. زمان، وقت ۲. موقع، وهله، هنگام ۳. مهلت ۴. اثنا ۵. عمر، حیات ۶. دوران، روزگار
راهلغتنامه دهخداراه . (اِ) طریق . (آنندراج ) (انجمن آرا) (رشیدی ) (دهار) (سروری ). بعربی صراط و طریق گویند. (برهان ). سبیل . (دهار) (ترجمان القرآن ). صراط. (منتهی الارب ) (ترجم
ربصةلغتنامه دهخداربصة. [ رُ ص َ ] (ع اِمص ) گوناگونی رنگ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اختلاف رنگ . رُبْشة. (از اقرب الموارد). || چشم داشت . (منتهی الارب ) (آنندرا
ترانَهِشتوفانstorm transpositionواژههای مصوب فرهنگستانفن بهکاررفته برای تعیین بارش بیشینۀ محتمل با جابهجایی یک گرتۀ عمق-پهنه- مدت بارش از محل رویداد واقعی آن به مکانی که رخداد آن انتظار میرود
اعتکافلغتنامه دهخدااعتکاف . [ اِ ت ِ ] (ع مص )انتظار چیزی کشیدن . (ناظم الاطباء). انتظار چیزی کردن . (منتهی الارب ). || خود را بازداشتن و گوشه نشین شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاط