26 فرهنگ

3056 مدخل


مخالفت کردن

۱. خصومت ورزیدن، دشمنی کردن، ناسازگاری کردن، عناد ورزیدن، ضدیت کردن
۲. مخالفتخوانی کردن
۳. ناموافق بودن، خلافورزیدن ≠ موافقت کردن، موافق بودن
۴. ممتنع بودن
۵. روی خوش نشان ندادن، تسلیمنشدن

challenge, contravene, gainsay, object, oppose, protest, resist, thwart