محرمیتلغتنامه دهخدامحرمیت . [ م َ رَ می ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) محرم بودن . محرمی . رازداری : و عقل مرد را به هشت خصلت بتوان شناخت ... چهارم موضع شناختن راز و وقوف بر محرمیت دوس
نامحرمیتلغتنامه دهخدانامحرمیت . [ م َ رَ می ی َ ] (حامص مرکب ) عدم محرمیت . مأذون نبودن در دخول حرم . محرم نبودن . نامحرمی . || عدم شایستگی درکنگاش و مشاوره . || عدم اعتماد. || عدم
تقرب حاصل کردنلغتنامه دهخداتقرب حاصل کردن . [ ت َ ق َرْ رُ ص ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بکسی نزدیکی و محرمیت حاصل کردن . (ناظم الاطباء). تقرب یافتن . رجوع به تقرب یافتن و تقرب و دیگر ترکیبهای
صاحب سریلغتنامه دهخداصاحب سری . [ ح ِ س ِرْ ری ] (حامص مرکب ) رازداری . محرمیت اسرار : به دامن پاکی دین پرورانت به صاحب سرّی پیغمبرانت . نظامی .
نومْزَدْگویش گنابادی در گویش گنابادی یعنی نامزد ، مرحله قبل از عقد زن و مرد که برای آشنایی با صیغه محرمیت همراه است.
محرمیلغتنامه دهخدامحرمی . [ م َرَ ] (حامص ) عمل محرم . حالت و چگونگی محرم . محرمیت .محرم بودن . صداقت و راستی . اعتماد برای نهفتن راز. (از ناظم الاطباء). رازداری . سِرنگهداری : ز