محذوفلغتنامه دهخدامحذوف . [ م َ ] (ع ص ) حذف شده . بریده شده . (آنندراج ). کاسته شده . افکنده . انداخته شده . (منتهی الارب ). افتاده . فکنده . انداخته . بینداخته . ساقط. || اسب م
محذوففرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. حذفشده.۲. (ادبی) در عروض، ویژگی زحافی که هجای بلند آخر آن حذف شده و در مفاعیلن، فاعلاتن و مفعولن که به ترتیب فعولن، فاعلن و فعولن حاصل میشود
مَحْذُوراًفرهنگ واژگان قرآنحذر شده - پرهیز شده ( عبارت "إِنَّ عَذَابَ رَبِّکَ کَانَ مَحْذُوراً" یعنی : عذاب پروردگارت شايسته پرهيز است)