131 مدخل
زندان.
زندان
بازداشتگاه، بند، بندیخانه، دوستاق، دوستاقخانه، زندان، سجن، سلول، سیاهچال
jail, prison
(مَ بَ) [ ع . ] (اِ.) زندان . ج . محابس .
سجن
hoosegow, hoosgow
محبس؛ زندان.
محبس؛ زندان؛ حبسگاه.
= محبس
( ~.) (ص نسب .) کسی که در محبس باشد.
(نَ نِ) (اِمر.) زندان ، محبس .