مجهول الهویهفرهنگ انتشارات معین(مَ لُ لْ هُ یِّ) [ ع . مجهول - الهویة ] (ص .) آن که یا آن چه هویت یا نام و نشان او نامعلوم باشد، ناشناس .
اشوغلغتنامه دهخدااشوغ . [ اُ ] (ص ) شخص مجهول النسب و مفقودالبلد را گویند. (برهان ) (هفت قلزم ) (انجمن آرا). آشوغ . (آنندراج ). رجوع به آشوغ شود. در تداول امروز، مجهول الهویه .
مولی الموالاةلغتنامه دهخدامولی الموالاة. [ م َ لَل ْ م ُ ] (ع اِ مرکب ) شخص معروف النسب که با شخصی مجهول النسب برادر و دوست شود و گوید اگر او جنایتی کرد خسارت او رابدهد و اگر مُرد میراث
قرصافةلغتنامه دهخداقرصافة. [ ق ِ ف َ ] (اِخ ) نام زنی است مجهول النسب که از عایشه روایت کند. (منتهی الارب ).
مجهوللغتنامه دهخدامجهول . [ م َ ] (ع ص ) در لغت هر شی ٔ نامعلومی را گویند. (کشاف اصطلاحات الفنون ). نادانسته . (غیاث ) (آنندراج ). نامعلوم . دانسته ناشده . ناشناس . ناشناخته . (ن
نسبلغتنامه دهخدانسب .[ ن َ س َ ] (ع اِ) نژاد. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (فرهنگ نظام ) (ناظم الاطباء). اصل . (فرهنگ نظام ) (ناظم الاطباء) (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ) (غیاث