مجلندیلغتنامه دهخدامجلندی . [ م ُ ل َ ] (ع ص ) سخت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از محیط المحیط). شتر صلب و قوی . (از ذیل اقرب الموارد).
مبلندیلغتنامه دهخدامبلندی . [ م ُ ل َ ] (ع ص ) (از «ب ل د») شتر استواراندام پرگوشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مجلدی گرگانیلغتنامه دهخدامجلدی گرگانی . [ م ُ ج َل ْ ل َ ی ِ گ ُ ] (اِخ ) نام او را عوفی ابوشریف احمدبن علی مجلدی گرگانی آورده است . اشعار او درلباب الالباب و ترجمان البلاغه به نام مخلد
مجلنظیلغتنامه دهخدامجلنظی . [ م ُ ل َ ] (ع ص )ستان خفته و پاها را بلند داشته . (ناظم الاطباء) (ازمنتهی الارب ). بر پشت خفته و پاها را بلند داشته . (از ذیل اقرب الموارد). || بر پهل
مکلندیلغتنامه دهخدامکلندی . [ م ُ ل َ ] (ع ص ) سخت و درشت از شتر و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سخت و درشت . (ناظم الاطباء). سخت و درشت . مکلندد. (از اقرب الموارد). شدیدالغل
مبلندیلغتنامه دهخدامبلندی . [ م ُ ل َ ] (ع ص ) (از «ب ل د») شتر استواراندام پرگوشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مجلدی گرگانیلغتنامه دهخدامجلدی گرگانی . [ م ُ ج َل ْ ل َ ی ِ گ ُ ] (اِخ ) نام او را عوفی ابوشریف احمدبن علی مجلدی گرگانی آورده است . اشعار او درلباب الالباب و ترجمان البلاغه به نام مخلد
مجلنظیلغتنامه دهخدامجلنظی . [ م ُ ل َ ] (ع ص )ستان خفته و پاها را بلند داشته . (ناظم الاطباء) (ازمنتهی الارب ). بر پشت خفته و پاها را بلند داشته . (از ذیل اقرب الموارد). || بر پهل
مکلندیلغتنامه دهخدامکلندی . [ م ُ ل َ ] (ع ص ) سخت و درشت از شتر و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سخت و درشت . (ناظم الاطباء). سخت و درشت . مکلندد. (از اقرب الموارد). شدیدالغل
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) مجلدی جرجانی . رجوع به احمدبن علی مجلدی و رجوع به ابوشریف و رجوع به مجلدی ... شود.