مجحملغتنامه دهخدامجحم . [ م ُ ج َح ْ ح ِ ] (ع ص ) تیزنگرنده و کسی که چشم وانگرفته بنگرد. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
مجعملغتنامه دهخدامجعم . [ م ُ ع ِ ] (ع ص ) از بیخ برکننده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
مجعملغتنامه دهخدامجعم . [ م َ ع َ ] (ع اِ) ملجاء و پناه جای . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
مجهملغتنامه دهخدامجهم . [ م ُ هَِ ] (ع ص ) آسمان بی ابر. (آنندراج ) (از منتهی الارب ). || ابر بی باران . (ناظم الاطباء). || کسی که در وسط شب و یا آخرین هنگام از شب درآید. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
مزحملغتنامه دهخدامزحم . [ م ِ ح َ ] (ع ص ) بسیار انبوه یا سخت انبوه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجل مزحم ؛ مردی که مردمان در نزد وی بسیار انبوهی می کنند و یا سخت انبوهی می نمایند. (ناظم الاطباء).
مزعملغتنامه دهخدامزعم . [ م َ ع َ ] (ع اِ) کاری که بر آن اعتماد نباشد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || جای طمع. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). مطمع. (اقرب الموارد). || جای شک . (ناظم الاطباء).