مسحبلغتنامه دهخدامسحب . [ م َ ح َ ] (ع مص ) کشیدن . سحابة. سحب . و رجوع به سحب شود. || (اِ) جای کشیدن بر زمین . (از اقرب الموارد).
مسهبلغتنامه دهخدامسهب . [ م ُ هََ ] (ع ص ) مدهوش شده از گزیدگی مار. || گونه ٔ برگردیده از بسیاری محبت و یا از ترس و یا از بیماری . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || چاه به ری
مسهبلغتنامه دهخدامسهب . [ م ُ هَِ ] (ع ص ) فراخ رو. (منتهی الارب ) (آنندراج ): فرس مسهب ؛ اسب فراخ قدم . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || مرد بسیارگوی . (منتهی الارب ) (از اقرب
مصحبلغتنامه دهخدامصحب . [ م ُ ح َ ] (ع ص ) دیوانه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). مجنون . (از اقرب الموارد). || پوست که موی و پشم او بر آن باقی باشد. (منتهی الارب )
مصحبلغتنامه دهخدامصحب . [ م ُ ح ِ / ح َ ] (ع ص ) رام بعدِ صعوبت . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). رام شده ٔ پس از سختی . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || (اِمص ) رمیدگی . || (