مثنانلغتنامه دهخدامثنان . [ م َ ] (اِ) به لغت سریانی درخت کرم دانه را گویند و آن نوعی از مازریون است . (برهان ) (آنندراج ). مأخوذ از سریانی ، قسمی از مازریون . (ناظم الاطباء). م
مثانهگویش اصفهانی تکیه ای: čordun طاری: massâna طامه ای: čordun طرقی: massâna کشه ای: massâna / šâšdun نطنزی: massâna /čordun
منأناءلغتنامه دهخدامنأناء. [ م ُ ن َءْ ن َءْ ] (ع ص ) سست و ضعیف و هراسان . (ناظم الاطباء). عاجز جبان . || اندیشه ٔ ناتوان در هم آمیخته . (از اقرب الموارد). || بسیار برگرداننده ٔ
منأناءةلغتنامه دهخدامنأناءة. [ م ُ ن َءْ ن َ ءَ ] (ع مص ) سست رای گردیدن و نیکو کردن نتوانستن آن را. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || قاصر و
ثومالاالغتنامه دهخداثومالاا. (معرب ،اِ) مثنان است . (ابن البیطار). و مثنان درخت گرم دانه است و آن نوعی از مازریون است و گرم دانه تخم وی بود. (اختیارات بدیعی ). و آن دو قسم است یکی
جرمدانقلغتنامه دهخداجرمدانق . [ ] (اِ) کرم دانه است که آن را جرمائق نیز گویند. (از فهرست مخزن الادویه ) کرم دانه است و جردمانق و کردمانه نیز گویند. (از اختیارات بدیعی ). کرم دانه ،
درمانهلغتنامه دهخدادرمانه . [ ] (اِ) نام درختی است . گرم دانه . جرمدانق . مثنان . ثومالاآ. رجوع به ثومالاآ و جرمدانق شود.
کرم دانهلغتنامه دهخداکرم دانه . [ ک ِ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) تخم نوعی از مازریون است که آن را به فارسی هفت برگ خوانند و موردانه نیز گویند و معرب آن جرم دانق است . (برهان ) (آنندراج