ترجمه مقاله
سوشال تریدینگ

مثل

masal

۱. کلامی کوتاه و کلیشه‌ای برای بیان معنایی عمیق که میان مردم مشهور است؛ داستان؛ ضرب‌المثل.
۲. نمونه؛ مثال.
۳. صفت؛ حالت.
۴. [قدیمی] قصه؛ داستان.
⟨ مثل سائر: [قدیمی] مثلی که میان مردم رایج باشد و همه‌کس بگوید؛ ضرب‌المثل.
⟨ مثل زدن: (مصدر لازم)
۱. ذکر کردن به‌موقع مَثَل.
۲. ذکر کردن مثال.
۳. [قدیمی] تشبیه کردن.

۱. الگو، تالی، جفت، جور، داستان، زبانزد، شبه، شبیه، عدیل، قبیل، قرین، کفو، مانند، مشابه، نظیر، نمونه، همال، همانند، همتا
۲. حکم، فرمان
۳. تصویر، تمثال
۴. مثلها

مانند، نمونه

مثل

لغت‌نامه دهخدا

مثل . [ م َ ] (ع مص ) ایستادن و به خدمت ایستادن . || به زمین چسبیدن . مثول . از اضداد است . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || از جای خود افتادن . مثول . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). زایل شدن از موضع خود. (از ناظم الاطباء). || تشبیه دادن . || مانند شدن به چیز

ترجمه مقاله
سوشال تریدینگ
خرید اشتراک
افزودن واژه
افزونه مرورگر
درباره
ارتباط با ما