متکبردیکشنری عربی به فارسیموهن , اهانت اور , بيهوده , عبث , بيفايده , باطل , پوچ , ناچيز , جزيي , تهي , مغرور , خودبين , مغرورانه , بطور بيهوده
مُتَکَبِّرٍفرهنگ واژگان قرآنمتکبر آن کسي است که با جامه کبريائي خود را بنماياند ( كبرياء به معني بزرگي بسيارو سرخم نياوردن در برابر هيچ كس است و مبالغه در کبر را ميرساند و در عظمتهاي غير
اهرناواژهنامه آزاداهِرنا:نام پهلوانی متکبر و خودپسند که خواستگار دختر سوم قیصر روم بود . گوی برمنش نام او اهرنا ز تخم بزرگان رویین تنا (فردوسی)
متکبرلغتنامه دهخدامتکبر. [ م ُ ت َ ک َب ْ ب ِ ] (ع ص ) کسی که بزرگ منشی می کند ... بزرگ منش و خودبین و خودپسند و مغرور و آن که بزرگی را بخود می بندد و خویشتن را ستاینده . (از ناظ