متیقظلغتنامه دهخدامتیقظ. [ م ُ ت َ ی َق ْ ق ِ ] (ع ص ) بیدار و هوشیار و بیدار شونده از خواب . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بیدار و هوشیار و آگاه و خبردار. زیرک
متأقلغتنامه دهخدامتأق . [ م ِ ءَ ] (ع ص ) شتابنده به بدی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد). || اسب جوان پرنشاط. (منتهی الارب ) (آنندراج ). جوان پر نشا