متوردلغتنامه دهخدامتورد. [ م ُ ت َ وَرْ رِ ] (ع ص ) آینده به آب . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || کم کم در آینده در شهر. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب
برهانلغتنامه دهخدابرهان . [ ب ُ ] (ع اِ) حجت و بیان واضح . (منتهی الارب ). حجت روشن . (دهار). حجت . (اقرب الموارد). دلیل قاطع، و فرق در میان برهان و دلیل آنست که دلیل عام است و ب
شیرلغتنامه دهخداشیر. (اِ) حیوانی چارپا و سَبُع و درنده از نوع گربه که به تازی اسد گویند. (ناظم الاطباء). حیوانی است معروف که به عربی اسد گویند. (از آنندراج ) (از انجمن آرا). ژی