متهکرلغتنامه دهخدامتهکر. [ م ُ ت َ هََ ک ْ ک ِ ] (ع ص ) شگفت نماینده و سرگشته و حیران . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). متعجب و شگفت نماینده و سرگشته و حیران . (ن
متحکرلغتنامه دهخدامتحکر.[ م ُ ت َ ح َک ْ ک ِ ] (ع ص ) کسی که غله را گردآورده نگاه دارد تا به گرانی فروشد. (ناظم الاطباء). محتکر.