متهطلسلغتنامه دهخدامتهطلس . [ م ُ ت َ هََ ل ِ ] (ع ص ) دزد حیله وفریب کننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) . دزدی که مکر میکند در دزدی . (ناظم الاطباء). || آن که
متطلسلغتنامه دهخدامتطلس . [ م ُ ت َطَل ْ ل ِ ] (ع ص ) نبشته که محو و پاک شود. (آنندراج )(از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). تراشیده و حک شده و محو شده . (ناظم الاطباء). و رجوع ب
متهطرسلغتنامه دهخدامتهطرس . [ م ُ ت َ هََ رِ ] (ع ص ) خرامنده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تهطرس شود.
متهطللغتنامه دهخدامتهطل . [ م ُ ت َ هََ طْ طِ ] (ع ص ) متهطلس . (ناظم الاطباء). رجوع به متهطلس و تهطل شود.
متهطللغتنامه دهخدامتهطل . [ م ُ ت َ هََ طْ طِ ] (ع ص ) متهطلس . (ناظم الاطباء). رجوع به متهطلس و تهطل شود.
متطلسلغتنامه دهخدامتطلس . [ م ُ ت َطَل ْ ل ِ ] (ع ص ) نبشته که محو و پاک شود. (آنندراج )(از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). تراشیده و حک شده و محو شده . (ناظم الاطباء). و رجوع ب
متهطرسلغتنامه دهخدامتهطرس . [ م ُ ت َ هََ رِ ] (ع ص ) خرامنده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تهطرس شود.
تطلسلغتنامه دهخداتطلس . [ ت َ طَل ْ ل ُ ] (ع مص ) پاک و محو شدن نبشته . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || طیلسان پوشیدن خود را. (تاج المصادر بیهق