متنبیةلغتنامه دهخدامتنبیة. [ م ُ ت َ ن َب ْ بی ی َ ] (ع ص ) تأنیث متنبی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
سجاحلغتنامه دهخداسجاح . [ س َ ] (اِخ ) بنت الحارث بن سوید تمیمیة متنبیة. نام زنی متنبیة که در کذب بدان مثل زنند و گفته اند: اکذب من سجاح . (منتهی الارب ). نام زنی از بنی تمیم ،
مسیلمةلغتنامه دهخدامسیلمة. [ م ُ س َ ل ِ م َ ] (اِخ ) مسیلمه ٔ کذاب . مسیلمة الکذاب . ابن کثیربن حبیب بن الحارث بن عبدالحارث . متنبی بود در عهد نبی (ص ). (منتهی الارب ). نام شخصی
متنبیلغتنامه دهخدامتنبی . [ م ُ ت َ ن َب ْ بی ] (ع ص ) دعوی نبوت کننده . (آنندراج ). ادعای پیغمبری کننده . آن که ادعای نبوت و پیغمبری میکند. (ناظم الاطباء). آن که دعوی پیغامبری ک
متنبهلغتنامه دهخدامتنبه . [ م ُت َ ن َب ْ ب ِه ْ ] (ع ص ) خبردار و آگاه . (غیاث ). بیدارو هوشیار و آگاه و خبردار. (ناظم الاطباء). آگاه شده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (از اقرب
متنبیلغتنامه دهخدامتنبی . [ م ُ ت َ ن َب ْ بی ] (اِخ ) رجوع به ابوالطیب متنبی ،احمدبن حسین بن حسن بن عبدالصمد الجعفی الکندی در این لغت نامه و رجوع به روضات الجنات ص 61 و تتمه ٔ ص