متلبنلغتنامه دهخدامتلبن . [ م ُ ت َ ل َب ْ ب ِ ] (ع ص ) درنگ کننده .(آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به تلبن شود. || سست و با درنگ . (ناظم الاطباء
متبنيدیکشنری عربی به فارسیضامن , ملتزم , التزام دهنده , حامي , کفيل , متقبل , ضمانت کردن , مسلوليت را قبول کردن , باني , باني چيزي شدن