متفکنلغتنامه دهخدامتفکن . [ م ُ ت َ ف َک ْ ک ِ ] (ع ص ) پشیمان شونده و دریغ خورنده . (آنندراج ). نادم و متأسف و پشیمان و مهموم و مغموم . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقر
حريصدیکشنری عربی به فارسیمتفکر , انديشناک , در فکر , دقيق , وقت شناس , خوش قول , بموقع , ثابت در يک نقطه , لا يتجزي , نکته دار , معني دار , نيشدار , صريح , معين , مشروح , باذکر جزءيات د