متغذیلغتنامه دهخدامتغذی .[ م ُ ت َ غ َذْ ذی ] (ع ص ) خورنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). غذاخورنده . || پرورش کننده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تغذی شود.
متقضیلغتنامه دهخدامتقضی . [ م ُ ت َ ق َض ْ ضی ] (ع ص ) تمام کرده و پرداخته و معدوم و ناپدید. || باز چنگ در زده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تقضی شود.
احمدلغتنامه دهخدااحمد.[ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن ابی الاشعث الفارسی ، مکنی به ابوجعفر. طبیب و فیلسوفی از مردم فارس صاحب تألیفات کثیره در حکمت و طب . ابن ابی اصیبعة در