متزایللغتنامه دهخدامتزایل . [ م ُ ت َ ی ِ ] (ع ص ) جدا. (آنندراج ). جدا و علیحده . (ناظم الاطباء). || جدا شونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || دور و متفرق .
متذایللغتنامه دهخدامتذایل . [ م ُ ت َ ی ِ ] (ع ص ) فروتر و پست تر حال . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). و رجوع به تذایل شود.
تَّزَاوَرُفرهنگ واژگان قرآنمتمایل میشود(از مصدرتزاور است به معناي تمايل که از ماده زور به معناي ميل گرفته شده . )