متزایدلغتنامه دهخدامتزاید. [ م ُ ت َ ی ِ ] (ع ص ) افزون شونده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). افزون شده . اضافه شده . زیاد گشته . زیادتر و افزونتر و بیشتر و فراوانتر. (ناظم ال
متأید بالغتنامه دهخدامتأید با. [ م ُ ت َ ءَی ْ ی ِ دُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) ادریس بن علی بن حمود، چهارمین از خلفای دولت حمودیه دراندلس است . وی در سال 427 هَ . ق . بعد از مرگ برادرش «
متأیدلغتنامه دهخدامتأید. [ م ُ ت َ ءَی ْ ی ِ ] (ع ص ) قوی و توانا. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به تأید شود.
مضعفلغتنامه دهخدامضعف . [ م ُ ض َع ْ ع َ ] (ع ص ) ناتوان . || دوتاه . || مضاعف و متزاید. (ناظم الاطباء).
متکاثرلغتنامه دهخدامتکاثر. [ م ُ ت َ ث ِ ] (ع ص ) با همدیگر نبردکننده در بسیاری مال . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تکاثر شود. || افزون . || افزوده