مترجمیلغتنامه دهخدامترجمی . [ م ُ ت َ ج ِ ] (حامص ) مأخوذ ازتازی ،شغل کسی که زبانی را به زبان دیگر می آورد و ترجمه می کند. (ناظم الاطباء). عمل مُتَرجِم . برگردانیدن از زبانی به ز
مترجمیتلغتنامه دهخدامترجمیت . [ م ُ ت َ ج ِی ْ ی َ ] (ع مص جعلی ) مأخوذ از تازی ، ترجمه . (ناظم الاطباء). مصدر جعلی است از مترجم + ئیت (پسوند مصدری ) مترجمی کردن .
مترجمیتلغتنامه دهخدامترجمیت . [ م ُ ت َ ج ِی ْ ی َ ] (ع مص جعلی ) مأخوذ از تازی ، ترجمه . (ناظم الاطباء). مصدر جعلی است از مترجم + ئیت (پسوند مصدری ) مترجمی کردن .
همگذارassemblerواژههای مصوب فرهنگستان1. برنامۀ مترجمی که دستورهای نوشتهشده به زبان همگذاری را به زبان ماشین ترجمه میکند 2. زبان برنامهنویسی همگذاری