متحفلغتنامه دهخدامتحف . [ م ُ ح ِ ] (ع ص ) تحفه دهنده . (آنندراج ) (غیاث ). بخشنده و انعام دهنده . (ناظم الاطباء) : چون واجب است که تحف و هدایا مناسب متحف و مهدی باشد. (تجارب ال
متحفلغتنامه دهخدامتحف . [ م ُ ح َ ] (ع ص ) تحفه کرده شده . (آنندراج ) (غیاث ). عطا کرده شده و بخشیده شده و نیاز شده . (ناظم الاطباء).
متحفظلغتنامه دهخدامتحفظ. [ م ُ ت َ ح َف ْ ف ِ ] (ع ص ) پرهیزکننده . (آنندراج ). || هشیار و بیدار و یادگیرنده . (آنندراج ). آگاه و هوشیار و خبردار و کسی که خود را متنبه می کند و آ
متحفللغتنامه دهخدامتحفل . [ م ُ ت َ ح َف ْ ف ِ ] (ع ص ) جمع گردیده و پر شده . (آنندراج ). با یکدیگر گردآینده و فراهم آمده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تحفل شود.
متحفیلغتنامه دهخدامتحفی . [ م ُ ت َح َف ْ فی ] (ع ص ) فرحت و سرور ظاهر نماینده . (آنندراج ). مسرور و دارای شعف و شادی بسیار. (ناظم الاطباء). || نوازش فراوان کننده . (آنندراج ). ن
متحفظلغتنامه دهخدامتحفظ. [ م ُ ت َ ح َف ْ ف ِ ] (ع ص ) پرهیزکننده . (آنندراج ). || هشیار و بیدار و یادگیرنده . (آنندراج ). آگاه و هوشیار و خبردار و کسی که خود را متنبه می کند و آ
متحفللغتنامه دهخدامتحفل . [ م ُ ت َ ح َف ْ ف ِ ] (ع ص ) جمع گردیده و پر شده . (آنندراج ). با یکدیگر گردآینده و فراهم آمده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تحفل شود.
متحفیلغتنامه دهخدامتحفی . [ م ُ ت َح َف ْ فی ] (ع ص ) فرحت و سرور ظاهر نماینده . (آنندراج ). مسرور و دارای شعف و شادی بسیار. (ناظم الاطباء). || نوازش فراوان کننده . (آنندراج ). ن
صاینلغتنامه دهخداصاین . [ی ِ ] (ع ص ) نگاهدارنده . متحفظ. || پرهیزکار : در مواضی ایام دهقانی بوده است صاین ومتدین و متورع و متقی . (سندبادنامه ص 129). رجوع به صائن شود. || در مغ