متبخترلغتنامه دهخدامتبختر. [ م ُ ت َ ب َ ت ِ ] (ع ص ) خرامنده به ناز. (ناظم الاطباء). کسی که از روی ناز و تکبر و تفرعن می خرامد. (ناظم الاطباء). و رجوع به تبختر شود.
متبخرلغتنامه دهخدامتبخر. [ م ُ ت َ ب َخ ْ خ ِ ] (ع ص ) بخور کننده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به تبخر شود.
متخترلغتنامه دهخدامتختر. [ م ُ ت َ خ َت ْ ت ِ ] (ع ص ) پراکنده ذهن از خوردن شیر و مانند آن . (آنندراج ). مست و بیهوش و مسترخی . (ناظم الاطباء). و رجوع به تختر شود.
تبختریةلغتنامه دهخداتبختریة. [ ت َ ب َ ت ُ ری ی َ ] (ع مص جعلی ، اِ مص ) رفتار با وقار و تبختر. (ناظم الاطباء). رفتار متکبر خودپسند. (از قطرالمحیط).
تبخترلغتنامه دهخداتبختر. [ ت َ ب َ ت ُ ] (ع مص ) (از «ب خ ت ر») خرامیدن به ناز. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بناز و غرور خرامیدن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). خرامیدن . (زمخشری