مباهلةلغتنامه دهخدامباهلة. [ م ُ هََ ل َ ] (ع مص ) همدیگر را نفرین کردن یعنی دعای بد کردن . (غیاث ) (آنندراج ). یکدیگر رانفرین کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). یکدیگر
مباهاةدیکشنری عربی به فارسینوعي انحرافات جنسي که دران شخص بوسيله نشان دادن الت جنسي خود احساسات شهواني رافرومينشاند , عريان گراءي , به رخ کشيدن , باليدن , خراميدن , جولا ن دادن , خودنمايي
مباهلةلغتنامه دهخدامباهلة. [ م ُ هََ ل َ ] (ع مص ) همدیگر را نفرین کردن یعنی دعای بد کردن . (غیاث ) (آنندراج ). یکدیگر رانفرین کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). یکدیگر
متباهللغتنامه دهخدامتباهل . [ م ُ ت َ هَِ ] (ع ص )مباهله کننده یکی مر دیگری را. (آنندراج ). یکدیگر رانفرین کننده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تباهل شود.
تباهللغتنامه دهخداتباهل . [ ت َ هَُ ] (ع مص ) یکدیگر را لعنت کردن . (از قطر المحیط) (از منتهی الارب ) (آنندراج ). تَبَهﱡل . (منتهی الارب ). مباهله کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الا
تبهللغتنامه دهخداتبهل . [ ت َ ب َهَْهَُ ] (ع مص ) تباهل . یکدیگر را لعنت کردن . (اقرب الموارد) (قطر المحیط). مباهله کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || رنج بردن در آنچه طلب