hyperbolicalدیکشنری انگلیسی به فارسیهیپربولیک، مبالغه امیز، اغراق امیز، اغراقی، شبه هذلولی، وابسته به هذلولی
مبالغهلغتنامه دهخدامبالغه . [ م ُ ل َ غ َ ] (ع اِمص ) (از «مبالغة» عربی ) سخت کوشیدن در کاری . (غیاث ). مأخوذ ازتازی ، کوشش و سعی و جهد و سعی بلیغ. (ناظم الاطباء). به پایان رسیدن